امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

♥♥♥ امیرعلیِ مامان ♥♥♥

20- با امیرعلی از 26 بهمن تا الان

1393/2/1 12:37
نویسنده : مامانی
267 بازدید
اشتراک گذاری

26 بهمن - 13:22 :

گوشیم رو میذاشت جلو چشاش که مثلا عکس بگیره...

من: میخوای عکس بگیری؟     امیرعلی: عَک...

1 اسفند - 13:50 :

امیرعلی: شربت

17 اسفند - 14:39 :

داره میگ میگ تماشا میکنه، هردفعه میگ میگ رد میشه و میگه میگ میگ امیرعلی: می می...  و میخنده.

23 اسفند:

ماهی ها رو نگاه میکنه و میگه: مایی

24 اسفند - ساعت 00:48 :

من: بخواب مامان، شب بخیر    امیرعلی میخنده و میگه: شب بپِل

25 اسفند - 11:24 :

با "برج هوشش" بازی میکنه و کاسۀ آبی رو دستش میگیره و میگه: آبی...

اولین رنگی که میگه..

25-26 اسفند!!!   00:00    واسه اولین بار بابایی بهش آدامس داد و فک کردیم زود قورتش میده و کامل میجوید و ما میخندیدیم و اونم میخندید....

25 فروردین - 15:06 :

چند روزه میگه  "گوجه"  "ناهی : ناهید"     امروزم    اُتا : اتاق

26 فروردین - پیپ : سیب   میوه ای که خیلی دوس داره...

27 فروردین - 17:30 :

اَبز یا اَبچ :  اسب         طاها  : همون طاها    بعدش میخندید میگفت: طاهّا، هّاهّا...

همون روز 20:14   :

میخواد به چیزی دست بزنه... من: نمیشه مامان...  امانتِ...  اون: امانَ...

و 22:32   : 

داره شلوارش رو درمیاره. بازی کرده و شلوارش سوراخ شده، انگشتش رو میکنه تو سوراخ که من ببینم. من: عیب نداره، سوراخه، میبرم خونه میدوزم برات.  امیرعلی : اوراخ نه!!

28 فروردین - حدودای 17 :

واسه اولین بار امیرعلی تو دستشویی جیش کرد...  تو خونۀ مامان بزرگ...

29 فروردین -   19:38  :

دیگ های مامان رو از کابینت درآورده و آورده تو پذیرایی و داره باهاشون بازی میکنه، یهو سرش رو کرد بین دیگ ها و داد زد : آباجی...  آباجی...

 

من: آباجیت کجاست مامان؟

مامانم: آباجیش تو راهه....

31 فروردین - 17  :

شلوارش رو داره درمیاره....  من: جیش کردی مامان؟  امیرعلی: جیش نَعَکَم.

19:20  :

برای اولین بار میخواست خودش بلوزش رو تنش کنه و منم کمکش میکردم، اول دستاش رو رد کرد و بعد میخواست سرش رو رد کنه که سرش تو یقه گیر کرد، کلی خندیدم و اونم میخندید و میدوید تو خونه، صورتش عین دخترای کلاس اولی شده بود که مقنعه میپوشن و از اونور آستیناش پایین نرفته بود و انگار دستاش از گوشاش زده بود بیرون...

با همون حالت رفت دوچرخه سواری و من میخندیدم و اونم بیشتر ادا درمیاورد!!!

 

ازش فیلم گرفتم و لباسش رو درست کردم و وقتی بابایی اومد بهش نشون دادم و اونم کلی خندید...شکلک های شباهنگShabahang

دوچرخه اش گیر کرده هی میگه: گیر کَعد    گیر کَعد...

باز یهویی میگه: آباجی....  آباجی....

1 اردیبهشت - 10:55 :

بردمش تو حموم، حوله اتو چیکار کردی مامان؟  امیرعلی : حولَ...

چند روزه وقتی بابا ازش میپرسه: آباجی میخوای یا داداشی؟   و انتظار داره که مثل همۀ بچه ها دومین کلمه رو بگه امیرعلی میگه: داداشی نه!!!!

هنوزم لباسا رو ورمیداره میریزه تو لباسشویی، حتی لباسای تمیز و اونایی که رو رخت آویزه...

هنوزم دوس داره یه ظرف رو بذاره تو روشویی و آب رو باز کنه...  و به قول خودش: آببادی کنه....  (آب بازی)

پسندها (1)

نظرات (13)

کارمند کوچولو
1 اردیبهشت 93 11:54
واقعن این نی نی خوردن داره. امروز از صبح کل کلمه هاشو خوندم خیلی شیرینه
مامانی
پاسخ
ممنونم عزیزم.... لطف داری
سونیا
1 اردیبهشت 93 11:55
خاله قربونت بره امیر علی جوووووووووووووووووووووووووووونم بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
مامانی
پاسخ
ممنونم خاله
مامان مهدیه
1 اردیبهشت 93 12:00
سلام دوست خوبم دوقلوهای من سارا و ثنا زنگیان تو جشنواره نوروزی شرکت کردن ممنون میشم به وب ما بیاین و بهشون رای و امتیاز5 رو بدین
مامانی
پاسخ
سلام سلامت باشن..... حتما سر میزنم، ولی بد نبود شمام راجبِ پسر من نظر میدادی
bahar
1 اردیبهشت 93 13:03
الهی ماشاالله
مامانی
پاسخ
ممنون فدات. انشاالله نی نی شما
فاطمه
1 اردیبهشت 93 14:45
واااااای چقده بچه ها تو این سن ناز حرف میزنن چقد کار خوبی میکنی که این لحظاتو ثبت میکنی
مامانی
پاسخ
ممنونم عزیزم
محدثه:)
1 اردیبهشت 93 14:53
اااای جاااان عزیزززززززززززززززززم اباجی
مامانی
پاسخ
قربونت امیدوارم درست بگه
خانوم خونه(آیلین)
1 اردیبهشت 93 16:14
ماشاا... به این گل پسر دستت درد نکنه مامان برای ثبت لحظه هاش
مامانی
پاسخ
ممنونم عزیزم..... لطف داری
یه دختر دانشجو
1 اردیبهشت 93 17:21
اوووووووووخی خاله قربونش بره... بچه ها وقتی میخوان زبون باز کنن خیلیییییییی شیرینن.. خدا براتون نگهش داره و یه آباجی! ناز بهش بده
مامانی
پاسخ
ممنونم عزیزم.... لطف داری
یاسمن (سه شنبه ها
1 اردیبهشت 93 21:42
ههه ههه روز زن کلی بچت دلمون رو شاد کرد ماشاالله ماشاالله داره خوب را میوفته ویگه وقتشه واسش زن بگیری
مامانی
پاسخ
جاااااااااااااااااااااااااان؟ ممنونم..... کو پووووووووووووووووول
مامان امیرمحمد
2 اردیبهشت 93 9:09
سلام عزیزم خصوصی
گلشن
2 اردیبهشت 93 10:37
نظر من کوووووووووووووو!!!!!!!!!!!!!!!111
مامانی
پاسخ
به دستم نرسیده
مامان دوفرشته
2 اردیبهشت 93 14:48
قربوووووونش برم بااین حرف زدنش
مامانی
پاسخ
خدا نکنه...
مسعود
2 اردیبهشت 93 18:09
با عرض سلام . من وبلاگ شما رو لینک کردم. ردیف 545خوشحال میشم شما هم وبسایت منو با اسم عاشقانه ناناسیهای گل لینک کنید با تشکر. وبسایت عاشقانه ناناسیهای گل هر سه روز یه بار اپ میشه
مامانی
پاسخ
ممنونم ولی فعلا نمیتونم وارد وبسایتتون بشم